بیوگرافی کریس آنجل
کریستفر نیکولاس سارانتاکوس ملقب به کریس آنجل یکی از شعبده بازان مشهور در سطح جهانی است که جوایز متعددی هم برنده شده است.
کریس انجل به خاطر سبک خاص خود در بین مردم طرفداران زیادی پیدا کرد.
او شعبده بازی را از صحنههای اجرا به درون خیابانها کشاند و با ظاهر خاص و اجرای خاص خود اینطور وانمود کرد که این نمایشها واقعی هستند.
اگرچه او در مصاحبههای متعدد اذعان داشته است که تمام نمایشها حقه بوده و هیچ قدرت مافوق بشری ندارد اما همچنان عده زیادی باور دارند که او قدرت خاصی دارد.
کریس آنجل همچنین موسیقیدان ، رزمیکار ، بازیگر و بدلکار است.
بدلکاریها به کمکش در نمایشها آمده و آنها را متنوعتر و هیجان انگیزتر کردهاند.
اکثر کارهایی که او انجام میدهد در سینما هم توسط دیگران انجام میشوند اما در آنجا بدلکار بینام و نشان است ولی اینبار همه این کارها تحت عنوان یک شعبده باز در ملع عام انجام میشود که همین کارها را باورپذیرتر میکند.
هری هودینی و ریچاردی دو شعبده بازی هستند که کریس انجل از آنها الهام گرفته است.
او در سال 2005 برنده جایزه بزرگترین شعبده باز امریکا شد.
و بارها جوایز متعدد شعبده بازی را از آن خود کرده است.
او موفقترین برنامه شعبده بازی یعنی کریس انجل مایندفریک یا ذهن عجیب را منتشر کرد که از شبکه A&E پخش شد و به سرعت او را در کل جهان مشهور کرد.
پوشش خاص او و بهرهگیری از هنر بازیگری باعث شد شعبده از جایگاه قبلیاش حداقل یک مرتبه بالاتر قرار بگیرد و متفاوت از شعبده های کلاسیک روی صحنه شود.
پس از پخش برنامه مایندفریک خیلیها در جهان سعی کردند که شبیه او شوند.
طرز لباس پوشیدن او الهام گرفته از موسیقی راک است اما بیشتر به این دلیل که این نوع لباس پوشیدن میتوانست برای یک شعبده باز تاثیرگذار و مبهم واقع شود مورد استفاده قرار گرفت.
کریس آنجل اخیرا موفق شد نامش را در پیاده روی مشاهیر همچون محمدعلی کلی، بروسلی، دیوید کاپرفیلد و… ثبت کند.

criss angel Hollywood-Walk-of-Fame
او سعی کرد نمایشهای بزرگ شعبده مانند غیب کردن انسان، پرواز انسان، نصف کردن انسان و… را به جای صحنه که قبلا دیوید کاپرفیلد انجام داده بود در خیابانها اجرا کند.
البته هنوز هم در برخی اجراها لازم بود محیط را کمی محدود کنند یا با برخی حاضرین در خیابان از قبل هماهنگ کنند اما باورپذیری نمایش وقتی که در خیابان و فروشگاهها انجام شد، افزایش پیدا کرد.
کریس آنجل از زمانی که پسر کوچکش مبتلا به سرطان شد فعالیتهای هنریاش کاهش پیدا کرد.
او یک خیریه برای درمان کودکان سرطانی تاسیس کرد و وقت زیادی را به پسرش و سایر بچههای سرطانی اختصاص میدهد.