در وجود هر انسانی جهانی عظیم از انرژی های ناشناخته وجود دارد. اما معمولا کوششی برای کشف و پرورش آن به عمل نمی آید. اکثر افراد دوست دارند، در مورد پدیده های عجیب و ماورایی صحبت کنند و عقاید خود را شرح بدهند اما راغب نیستند تمرینات عملی برای پرورش آن انجام بدهند.
اغلب عادت بر این است که مردم حدس زدن را براساس احتمالات منطقی انجام میدهند و نوعی ارزشیابی عقلی را در حدس های خود دخیل میکنند، این کار به تقویت حس ششم آسیب میزند. حس ششم باید ورای اصول عقلی فعالیت کند.
تمرین:
این تمرین را در اتاقی که نیمه تاریک باشد انجام بدهید و مطمئن شوید که عاملی مزاحم تمرکز شما را بهم نزند. در تمرینات مراقبه ای خود، دمای محیط را کمی بالاتر از حد معمول تنظیم کنید، چون در حین مراقبه مقداری دمای بدن پایین می آید و احساس سرما ممکن است تمرکز شما را بهم بزند.
در حالتی راحت بشینید. چشمانتان را بببندید و بدن را ریلکس کنید. اگر برای این کار مشکل دارید، قبل از پرداختن به این آموزش به مدت یک هفته یک نوع مراقبه ساده روزانه را انجام بدهید.
حالا چشمانتان را باز کنید و به اشیای اطرافتان دقت کنید. بدن را تا حد امکان بی حرکت نگه دارید. به دیوارها، کف اتاق و سقف نگاه کنید. به هرچیزی که در دید شما قرار دارد توجه کنید.
سپس توجه را به سمت خودتان و موقعیتتان ببرید. حالا دوباره چشمانتان را ببندید و توجه خود را به بیرون از ساختمان ببرید. کوچه و خیابان مجاور را تجسم کنید. موقعیت ساختمانی که در آن قرار دارید را مجسم کنید.
حالا دوباره به داخل اتاق برگردید و به یادآوری تک تک اجزای اتاق بپردازید و هرکدام را در جای خود تجسم کنید. سعی کنید هوای اتاق را خوب احساس کنید. احساس خود را تا جایی که میتوانید گسترش بدهید و کوچکترین صداها یا بوها را حس کنید.
نیروی جاذبه که به بدنتان فشار می آورد، لباستان و هرچیزی که در اتاق وجود دارد را حس کنید.
بعد از چند دقیقه نفس عمیقی بکشید و تمرین را خاتمه بدهید.
هدف این تمرین ایجاد ارتباط بین حواس و تقویت ادراک حسی شماست که به علت سادگی به عنوان تمرین اول معرفی شده است.
بهتر است این تمرین را هفته ای سه بار انجام بدهید.
حتما بارها شنیده اید که فردی نابینا دارای حس ششم میشود یا اینکه حواس دیگر او قوی تر شده تا کمبود قدرت بینایی اش جبران شود.
یا اینکه برخی افراد برای درک بهتر موسیقی چشمان خود را می بندند. این عمل برای به یاد آوردن برخی اعداد و اطلاعات هم مورد استفاده قرار میگیرد.
در مواردی که یک حس متوقف میشود، انرژی و تمرکز مربوط به آن صرف حواس دیگر شده و در نتیجه آنها دقیق تر و عمیق تر میشوند.
برای تقویت حس ششم یا حساس شدن برای ادراکات فراحسی، بسیاری میگویند که باید همه حواس دیگر را خاموش کنید. با تمرکز و مراقبه می توان به این هدف نائل شد.
حالا متوجه میشوید که وقتی یک مرتاض هندی روی سطحی از میخ نشسته است، در واقع حس لامسه خود را غیر فعال کرده است.
در ابتدای آموزش گفتیم که شما نباید ارزشیابی عقلانی را مقدم بر حدس زدن و استفاده از حس ششم بدانید و حالا از تاثیر حواس گفتیم. مغز برای نتیجه گیری و تصمیم گیری از حواس 5 گانه استفاده میکند. در واقع در حالت عادی اطلاعات ورودی خود را از حواس پنجگانه دریافت میکند.
شما باید حدس زدن و پیشگویی وقایع مختلف را تمرین کنید و این کار را از روی غریزه انجام بدهید. به هیچ وجه به خودتان فشار نیاورید و آزاد و طبیعی رفتار کنید.
زندگی روزمره پر از اتفاقاتی است که می توانید پیشاپیش از حس ششم خود برای فهمیدن آنها استفاده کنید. مثلا اولین نفری که با او ملاقات خواهید کرد چه کسی خواهد بود؟ او چه لباسی به تن خواهد داشت؟ اولین خودرویی که در خیابان خواهید دید چه خواهد بود و چه رنگی خواهد داشت؟ چه خبر مهمی به زودی از اخبار پخش خواهد شد؟ و هزاران مورد دیگر.
توجه داشته باشید که اگر شما از روی حساب احتمالات این کار را انجام بدهید از راه درست تقویت حس ششم منحرف شده اید. هرگز از اینکه اشتباه کنید نترسید، موارد درست و غلط را یادداشت کنید تا بتوانید سیر پیشرفت خود را در دوره های زمانی طولانی بررسی کنید.
این تمرین در عین سادگی باعث میشود که به تدریج پیشرفت کنید و برای تمرینات آینده مصمم تر شوید. افکار و احساسات شما به تدریج بر زندگی روزانه شما تاثیر میگذارند و تجربیات جدیدی هم براساس آنها کسب خواهید کرد.
پس از مدتی بنابه تجربه میفهمید که در چه شرایطی حس ششم شما بهتر کار میکند و در چه شرایطی دچار اشتباه میشوید. حالات روحی و عاطفی خود در شرایط مختلف و تاثیر آن بر این حس را بهتر درک خواهید کرد و این موجب پیشرفت شما در این زمینه میشود.
توجه داشته باشید که همیشه دریافت اطلاعات از حس ششم شامل حدس زدن نیست، اتفاقا بهترین موارد زمانی است که به صورت غیر ارادی انجام میشوند مانند: رویاها، الهامات تصویری و یا به خاطر آوردن نوعی خاطره که هرگز برایتان رخ نداده است. بنابراین به همه اینها توجه داشته باشید و آنها هم یادداشت کنید.
این موارد معمولا زمانی برای انسان رخ میدهند که بار عاطفی داشته باشند. هر چقدر بار عاطفی و هیجانی پیام عمیق تر باشد بیشتر احتمال دارد که فرد آن را از طریق حس ششم خود دریافت کند. تعداد افرادی که قبل از غرق شدن کشتی تایتانیک از طریق حس ششم خود از آن مطلع شده بودند بیشتر از تعداد افراد موفقی است که در آزمایشات ESP که برای بررسی حس ششم انجام میشوند، شرکت کرده اند. چون در حالت دوم افراد هیچ حس خاصی نسبت به آزمایش ندارند.
همچنین در بین افرادی که رابطه عاطفی شدیدتری با هم دارند مانند مادر و فرزند، حس ششم با قدرت بیشتر و به دفعات بیشتری بروز پیدا میکند.
بنابراین جلوی احساسات نباید گرفته شود و افرادی که احساسات قوی تری دارند معمولا حس ششم قوی تری هم دارند.
برخی از انواع هنر مانند موسیقی، نقاشی و نویسندگی احساسات شما را تقویت میکنند و سطح الهامات شما را بالا میبرند، بنابراین برای تقویت حس ششم نیز موثرند.
اینکه میگوییم به حس ششم فارغ از بررسی احتمالات بپردازید و به آن توجه بیشتری نشان بدهید و موارد درست و غلط را یادداشت کنید، به این خاطر است که شما کم کم باید بر آن تکیه کنید و دریافت های فراحسی تان را بخشی از زندگی تان کنید.
به توانایی های درونی تان روی بیاورید و در زندگی علاوه بر کمک گرفتن از عقل سلیم و حواس پنج گانه، آنها را هم در اختیار خود داشته باشید. هر چقدر بیشتر به این توانایی ها توجه و تکیه کنید، بیشتر به شما کمک خواهند کرد.
مثلا اگر جسمی را گم کرده اید، نقشه ای از محل خانه یا شهر را بیاورید، و آونگی را با دست گرفته و ببینید حس شما آونگ را به کدام سمت میخواهد ببرد؟
به جای اینکه به کسی تلفن کنید، سعی کنید پیامی ذهنی را به او ارسال کنید تا او به شما تلفن کند، من این کار را بارها با موفقیت با دوستانم کرده ام.
یکی از روش های خوب برای تمرین کردن در مورد حس ششم و توانایی های فراروانی، این است که به صورت گروهی تمرین کنید. چند نفر علاقمند با هم تشکیل یک گروه بدهید و تمریناتی که گفته میشود را انجام بدهید. موفقیت و شکست تک تک اعضا را بنویسید تا بعد از مدتی مشخص شود چه کسی استعداد بیشتری از بقیه دارد.