ریموت ویوینگ یا مشاهده از راه دور، که به اختصار RV نامیده میشه نوعی تلاش ذهنی و کمک گرفتن از حس ششم برای فهمیدن هدفی هستش که دورتر قرار داره.
از این مهارت برای کشف سرنخ ها، یافتن قاتلان و تروریست ها، و افراد یا اجسام گمشده استفاده میشه.
افراد دارای این توانایی در محیطی خلوت و بدون مزاحم قرار میگیرن و خودشون رو آماده میکنن. بعدش روی مختصات موضوع و کشف اولین نشونه ها تمرکز میکنن که بهش خط سیگنال میگن.
ابتدا تصاویر یا احساس های کوچک و ضعیفی پدیدار میشه که روی تک تک اونا تمرکز صورت میگیره و جزئیات بیشتری بدست میاد.
برخی از اطلاعات بدست اومده بصری و برخی مربوط به حس های دیگه هستن مثل بویایی یا شنوایی. به همین خاطر فردی که داره RV انجام میده باید همه حواسش آماده دریافت باشه.
اول کمی درمورد تاریخچه این مهارت صحبت میکنم تا بیشتر باهاش آشنا بشین.
مشهورترین آزمایشات مربوط به مشاهده از راه دور، در دوران جنگ سرد توسط شوروی و امریکا انجام شد.
اونا برای فهمیدن مکان های سری مثل سیلوهای موشکی روی این پروژه کار میکردن.
مهمترین پروژه در امریکا استارگیت یا دروازه ستاره نام داشت که با بودجه 20 میلیون دلاری توسط دولت امریکا انجام شد و هدف از این پروژه کاربردهای نظامی و امنیت داخلی بود.
پروژه استارگیت از سال 1975 تا 1995 انجام میشد و طبق برخی اسناد که بعدا از حالت محرمانه خارج شدند 23 نفر که مستعد توانایی دورآگاهی بودند در این پروژه مورد آزمایش قرار گرفتن.
3 روانشناس معتبر هم به صورت تمام وقت روی این پروژه نظارت میکردند.
سرانجام بعد از 20 سال این پروژه متوقف میشه و دولت امریکا اعلام میکنه که نتایج موفقیت آمیزی به همراه نداشته. اما بعضیا میگفتن که طولانی بودن سالهای اجرای پروژه نشون میده که احتمالا موفقیت هایی به همراه داشته.
از بین دانشمندای مشهور، مایکل فارادی ، آلفرد راسل والاس و ویلیام کروکز، قبلا آزمایشات عملی روی این پدیده انجام دادن اما گزارشات اونا هم نشون میداد که گاهی نتایج موفقیت آمیز و گاهی هم با شکست به همراه بوده، به همین خاطر جامعه علمی هیچوقت، به اتفاق نظر مثبتی در مورد این توانایی نرسید.
آزمایشات مشاهده از راه دور به دلیل شکست در تکرار پذیری مورد انتقاد قرار گرفتن و افراد بااستعداد در این زمینه نتونستن موفقیت های پی در پی در مورد موضوعات مختلف داشته باشن، با این حال کسی هم نتونست ثابت کنه که چنین چیزی غیرممکنه یا اینکه چرا در برخی موارد افراد مستعد تونستن در مورد چیزی که ازش اطلاعی نداشتن با خبر شدن.
در دهه 1930 جی بی راین J B Rhine که به محقق تله پاتی و دور آگاهی شهرت داشت، تصمیم گرفت مشاهده از راه دور رو به صورت دیگه ای مورد آزمایش قرار بده.
این فرد به جای استفاده از یک نفر در آزمایشات خودش، از جمعیت بزرگی از مردم کمک گرفت و اونا رو در آزمایش دخیل کرد.
اما در نهایت تصمیم گرفت نتایج آزمایشاتش رو منتشر نکنه.
دکتر دیوید مارکس در کتاب خودش به نام روانشناسی سایکیک که در سال 2000 منتشر شده، نقص های پروژه استارگیت رو مفصل مورد بحث قرار داد.
پژوهشگر ارشد و مسئول پروژه استارگیت در سال 2010 اعلام کرد که چنین چیزی حقیقت داره و حداقل 30 فرد دوره دیده و بااستعداد در زمینه مشاهده از دور، در امریکا زندگی میکنن.
او معتقده که تقریبا همه مردم چنین توانایی رو به صورت بالقوه دارن اما آشکارسازی و پرورشش، نیاز به آموزش و تمرین داره.
من در این ویدیو بهتون آموزش میدم که چطور باید تمرین RV رو انجام بدین و قبلش چندتا نکته رو میگم.
برای انجام تمرینات لازم نیست تمرکز خیلی قوی داشته باشین اما تمرک، کننده هستش. مهمترین عامل در این کار، داشتن حس ششم قوی هست و افرادی که حس ششم قوی تری دارن موفق تر خواهند بود.
برای تمرین باید بتونین تا حدودی ذهنتون رو آروم کنین و روی هدف متمرکز بشین.
اگه طی روز مشغله زیادی دارین، برای پیشرفت تو این کار ممکنه به مشکل بخورین به همین خاطر باید تا حد امکان کارها و مشغله های خودتون رو کمتر کنین.
در RV اطلاعات از ساده به پیچیده و دقیق منتهی میشن، در واقع این مسیر کمک گرفتن از حس ششم هستش. پس سعی نکنین همون اول کار، مرحله آخرو انجام بدین.
برای تمرین به تعدادی کاغذ سفید و یه خودکار خیلی روون نیاز دارین که با کوچکترین اشاره روی کاغذ بنویسه.
اول باید ذهنتون رو آروم کنین و باید مدت 3 الی 4 ساعت رو به تمرین اختصاص بدین. مطمئن بشین در طول تمرین، عاملی مزاحم تمرکز شما نشه.
افکار مزاحم میتونه در تمرین، خلل ایجاد کنه برای همین قبلش سعی کنین ذهنتون رو آروم کنین.
برای شروع تمرین باید هدفی رو مشخص کنین. هدف میتونه هرچیزی نسبت به موقعیت مکانی و زمانی باشه. چیزی که در گذشته اتفاق افتاده یا در زمان حال در حال رخ دادنه یا اینکه در آینده قراره رخ بده و شما ازش مطلع نیستین.
ترجیحا چیزی رو انتخاب کنین که بعدا بتونین ازش مطلع بشین و با نتیجه تمرینتون مقایسه کنین.
اهداف ممکنه راحت یا سخت باشن برای همین مهمه که در شروع تمریناتتون و زمانی که هنوز حرفه ای نشدین چه نوع هدفی رو انتخاب کنین.
بعضیا میگن که برای تمرین به شخصی بگین به چیزی فکر کنه یا تصویری رو داخل پاکت قرار بده تا شما در موردش RV رو انجام بدین. این موارد برای تمرین خوب نیستن. بهتره شما مخصوصا تا وقتی که هنوز حرفه ای نشدین روی موضوعات فیزیکی با جزئیات واقعی تمرین کنین.
مثلا دوستتون مکانی رو انتخاب میکنه و بدون اینکه شما بدونین چه مکانیه، به اونجا میره و یه ساعت اونجا میمونه یا در اونجا مشغول کاری میشه.
بعدش شما برای فهمیدنش RV رو انجام میدین.
یا اینکه کسی تصادف کرده و شما موقعیت مکانی و مشخصات خودروهایی که تصادف کردن رو سعی میکنین بدست بیارین. یا چیزی رو گم کردین یا شخصی چیزی رو گم کرده و شما سعی میکنین بفهمین اون چیز کجاست.
این موارد برای تمرین بهترن.
وقتی هدف رو انتخاب کردین، روش تمرکز کنین و شروع کنین با سرعت زیاد کاغذ رو خط خطی کنین.
اجازه بدین دستتون آزادانه روی کاغذ حرکت کنه.
وقتی احساس کردین به اندازه کافی کاغذ رو خط خطی کردین، این کارو متوقف کنین. ممکنه یه صفحه یا چند صفحه رو بخواین خط خطی کنین، هیچ اشکالی نداره.
تا زمانی که احساس کنین کافیه، ادامه بدین.
بعدش به چیزهایی که ترسیم کردین نگاه کنین. هر حس یا پیامی که از این تصاویر دریافت کردین یادداشت کنین.
این مرحله خارج کردن اطلاعات اولیه از ضمیر ناخودآگاه شماست که مرحله مهمیه و هرچقدر بیشتر تمرین کنین، این مرحله رو در زمان کمتری پشت سر میذارین.
اصلا عجله نکنین و هرچقدر میتونین برای تمرین وقت بذارین، تمرین مشاهده از راه دور معمولا چندساعتی طول میکشه.
برای دریافت هر حسی آماده باشین، مثل حس بویایی یا لامسه.
ممکنه در این حین مزه دهنتون تغییر کنه و مزه ای رو حس کنین، حتما یادداشتش کنین. ممکنه احساس سرما یا گرما کنین و این هم بنویسین.
خلاصه برای هر نوع دریافتی باید آماده باشین.
بعد از اینکه تعدادی حس دریافتی رو نوشتین، مرحله اول تکمیل شده، حالا باید وارد مرحله دوم بشین.
در مرحله دوم روی هر چیزی که دریافت کرده بودین، جداگونه تمرکز کنین و ببینین چه چیزهای دیگه ای دریافت میکنین.
با این کار شما به جزئیات بیشتری میرسین. به این مثال توجه کنین.
شخص، در ابتدا یه چیز سفت و سخت رو حس کرده.
یه مرد و مقداری نور هم حس کرده. نور خورشید یا نور سفید.
در مرحله دوم وقتی روی چیز سفت و سخت تمرکز کرده، دیوار بهش الهام شده.
وقتی روی نور تمرکز کرده عینک بهش الهام شده.
و همچنان یک مرد که ممکنه عینک داشته باشه در الهاماتش وجود داره.
در مرحله سوم
دیوار آجری داخل کوچه
مقداری آب که روی زمین جمع شده و انعکاسش در عینک افتاده
مردی که عینک داره
بدست اومده.
بعضیا میگن که در حین تمرین تعدادی حدس یا چیزیهایی که بهشون شک زیادی دارین هم وجود داره که شما باید این حدس ها رو جداگونه بنویسین و اهمیت کمتری بهشون بدین. اما من مخالف این کار هستم و به نظرم تشخیص این موضوع کار سختیه و ممکنه شما به اشتباه، اطلاعات ارزشمندی رو تحت عنوان حدسیات کنار بذارین و به اندازه کافی روشون تمرکز نکنین و بسطشون ندین.
به همین خاطر بهتره همه چیز رو مهم در نظر بگیرین. دقت داشته باشین که اطلاعات به صورت آنی میان و میرن، پس هرچیزی که دریافت میکنین رو باید فورا یادداشت کنین.
بعضیا معتقدن که باید از یه راهنمای کلی برای تفسیر علائم یا چیزی که ترسیم کردین استفاده کنین. مثلا خطوط مواج به معنی دریا و خط صاف نشانگره زمینه. اما من معتقدم بهتره خودتون برای کشف چیزی که ترسیم کردین تلاش کنین و اگه اَشکالی در تمرینات شما تکرار میشن و معنی یکسانی دارن برای خودتون یه راهنمای تصویری منحصر به فرد درست کنین.
برای تقویت این مهارت باید هر روز تمرین کنین. برخی از اساتید این کار، میگن که باید حداقل یه سال تمرین مداوم داشته باشین تا به مهارت قابل توجه ای برسین.
دقت کنین که میزان موفقیت شما گاهی زیاد و گاهی بسیار کمه، نباید تحت تاثیر قرار بگیرین و باید به تمرین کردن ادامه بدین.
آموزش های پیشگویی و روشن بینی هم که در کانال یوتیوب اسرار ماورا گذاشته میشن، حاوی نکاتی هستن که برای تقویت این مهارت هم مفید هستن. پس به اونا هم توجه داشته باشین.